عشق...
عشق رادیدی خودت راخاک کن
سینه ات رادرحضورش چاک کن
درتنورعاشقی سردی نکن
درمقام عشق نامردی نکن
ادامه مطلب
عشق رادیدی خودت راخاک کن
سینه ات رادرحضورش چاک کن
درتنورعاشقی سردی نکن
درمقام عشق نامردی نکن
کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود
توی بازار صداقت کمی ارزانی بود
کاش اگرگاه کمی لطف به هم می کردیم
مختصربودولی ساده وپنهانی بود
کاش به حرمت دل های مسافرهرشب
روی شفاف ترین خاطره مهمان بود
کاش دریا کمی از دردخودش کم می کرد
قرض می دادبه ماهرچه پریشانی بود
مثل حافظ که پراز معجزه والهامهاست
کاش رنگ شب ماهم کمی عرفانی بود
شقدر شعرنوشتیم برای باران
غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود
کاش سهراب نمی رفت به این زودی ها
دل،پراز صحبت این شاعر کاشانی بود
چه شوری درسرم جاری
چه ادراکی
چه احساسی
که درپیری به هنگامی که گل ازبرگ وبرگ ازباد
وبادازابرمی ترسد
شجاعت از زبان خامه برقلیم
نداری آرشی دارد
ومی خواهد
سرودی ازسیاوش را
که جانش را
به پاکی دادجان برکف
همی خواند درگوشم...
مـــن چقــدر دلتنگــــم
و چقدر تشنــــه لبخند کسی کـــه بــــــاران را میشناسد
دریـــــا رامیفهمد
و میداند سنگ سنگ است و نبـــــاید پــــــرتــاب کرد...
دیشــــب باز دلـــم تنـــگ تــــو شد..
دیشـــب باز گریـــه کردم..
دیشـــب باز شیـــرین تر از شیـــرین در عشــــق بودم،
و دیـــوانه تر از فرهـــاد در فـــراق..
دیشـــب باز مجـــــنون لبخــند تو شــــدم و لیــــلی نگاهــــت..
دیشــــب همـــه افســــانه های عاشــــقی در مـــن تبلور یافـــــت...
دیشــــب باز نقاشـــی کشیدم..
نقاشـــی بودنــــت را
زیــــبا بود..
دیشــــب باز دلـــــم را قربـــانی کـــردم..
قربـــانی رؤیـــــای تـــــو
چقدر شیــــرین است رؤیــــای تـــو...
فـــرقـــی نـمــیکــنـــد تـــو دل ببـــــــری یــــا مــــن دل ببـــــــــــازم ...
اگـــر حـــکــــم ، حـــکــــم د ل نـبـــاشـــد
دیـــر یــــا زود ,
یــــک نـــفــــر خــــواهـــــد بریـــــــــــــــد !
این روزهــــایم به تظاهر می گذرد...
تظاهر به بی تفاوتی،
تظاهر به بی خیـــــالی،
به شادی،
به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست...
اما . . .
چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"
از عذاب بی تو بودن،در سکوت خود خرابم
دوری از صورت ماهت،هر نفس میده عذابم
خاطرات با تو بودن شب و روز میاد بخوابم
اینه آخرین کلامم ،بخدا بی تو خرابم
برای خودت دعا کن که آرام باشی.
وقتی توفان می آید، تو همچنان آرام باشی تا توفان از آرامش تو آرام بگیرد.
برای خودت دعا کن تا صبور باشی؛
آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمان کنار بروند و خورشید دوباره بتابد.
برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی....